ماتیا كالدارا یكی از خجالتیترین بازیكنان شاغل در سری آ ایتالیاست. او كه به شدت به پدرش «استفانو» وابسته است همیشه در تصمیمگیریهایش با او مشورت میكند. از پدرش نقل شده كه وقتی در سال 2014 قرار شد تا برای نخستین بار در تركیب اصلی آتالانتا در مقابل كارپی قرار بگیرد او را كه با استرس و سرگردانی در بیرون استادیوم مشغول قدمزدن بوده است به رختكن تیم برده است! شاید او از جهات بسیاری به «راسكولنیكوف» قهرمان رمانِ مشهور «جنایت و مكافات» شبیه باشد. فوتبالیستی كمرو اما عمیق و مهیب در میدانِ عمل!
در سالهای اخیر وقتی نام یك مدافع برای پیوستن به یووه در رسانهها مطرح میشود؛ همه ناخودآگاه پیش از هر چیز به این فكر میكنند كه آیا جانشینِ كیهلینی و بارتزالی از راه رسیده است؟ در چنین اوضاعی؛ وقتی این رابطه با خروج مدافعی سرشناس همچون بونوچی همراه شود، تحلیلها و قضاوتها حتی پیچیدهتر نیز خواهند شد.
در حالیكه نیمفصل از انتقال بونوچی به میلان گذشته بود، بیانكونریها در دوازدهم ژانویه 2017 با قراردادی چهار سال و نیمه و 15 میلیون یورویی كه قابلیت افزایش تا 25 میلیون را داشت او را به مالكیت خود درآوردند. در عینحال قرار بر آن شد تا او تا پایان روز سیام ژوئن 2018 به صورت قرضی در جمع الههگانِ سیاه و آبی شهر برگامو بماند.
وقتی نخستین بار خبر پیشنهاد و تمایل یوونتوس را از مدیر برنامههایم شنیدم، فكر كردم من را دست انداخته است. چطور ممكن بود پس از انجام تنها 12بازی در یك نیمفصل، باشگاه بزرگی مثل یووه چنین تصمیمی را گرفته باشد؟ به فاصله چند ساعت بعد اما كاملاً باور كرده بودم كه بیانكونریها در پیشنهادشان جدی هستند و من در مسیر شانس و افتخاری بزرگ قرار گرفتهام.
تاریخ در حال تكرار بود؛ روزنامهنگاران نكتهسنج ایتالیا او را با گائهتانو شیرهآ مقایسه میكردند. مدافع فقید و افسانهای بیانكونریها كه در سال 1974 از آتالانتا به یوونتوس پیوسته بود. با اینكه كالدارا هرگز شیرهآ را از نزدیك ندیده و 5 سال بعد از تصادف غمانگیز این اسطوره دیده به جهان گشوده بود اما در معرض مقایسه با او قرار گرفت؛ شباهتسازی كه در كنار شیرین بودنش بیتردید انتظارات را از كالدارا بالا خواهد برد.
وقتی نوجوان بودم، همیشه شیوه بازی الساندرو نستا را دوست داشتم؛ حتی شماره 13 را به خاطر او میپوشیدم. او در زمین شبیه یك رهبر اركستر بود. گائهتانو شیرهآ نیز یك جنتلمن به تمام معنا در زمین فوتبال بود. نستا و شیرهآ ظریفترین و در عینحال مستحكمترین مدافعانی بودهاند كه با این ویژگی خاص در فوتبال ایتالیا بازی كردهاند.
شباهت كالدارا و شیرهآ تنها به مسیر فوتبالی مشابه آنها محدود نمیشود؛ كارشناسان فوتبال ایتالیا سبك بازی «ماتیا» را بسیار شبیه به الگوهای فوتبالیاش میدانند؛ میشل یوخین نویسنده سرشناس ESPN در مورد ماتیا كالدارا میگوید:
انگار كه او به دقت بازیهای شیرهآ و نستا را تماشا و از آنها الگوبرداری كرده باشد. ماتیا در زمین بسیار آرام و خونسرد است؛ هوشمندانه و با تفكر فوتبال بازی میكند و علیرغم سنش تمام ویژگیهای مورد نیاز برای بهترین مدافع فوتبال ایتالیا شدن را داراست.
آندرهآ پِتانیا مهاجم آتالانتا هماتاقی همیشگی كالدارا در سفرهای این تیم است. او ماتیا را «شاعر» صدا میكند و در مورد او میگوید:
او یا مشغول خواندن كتاب است و یا در حال بازی با پلیاستیشن! ادبیات، فوتبال و شعر تمام زندگی او را دربر گرفته است. هر قدر سایر بازیكنان فوتبال در حاشیهها غوطهورند او در كتابهایش غرق است.
بهترین دلیل برای اثبات ادعای همتیمی این بازیكن، خودِ كالدارا است؛ جاییكه یكبار در مصاحبه با گاتزتا در پاسخ به این پرسش كه هیچوقت سعی نمیكنی همتیمیهایت را نیز در سرگرمی مورد علاقهات (كتاب) شریك كنی؟ گفته: «ترجیح میدهم ساكت باشم چراكه این پیشنهاد باعث خواهد شما آنها مرا درسته قورت دهند! »
كالدارا وقتی در مورد كتاب صحبت میكند، هیجانزده میشود. همین حس كافیست تا باور كنیم او عاشقانه كتاب و ادبیات را دوست دارد:
اگر فوتبالیست نمیشدم چه كاره میشدم؟ من عاشق ادبیات هستم. مخصوصاً ادبیات و زبان روسیه. از همان زمان كه به مدرسه میرفتم همیشه یك كتاب در كولهپشتیام بود. «جنایت و مكافات» فئودور داستایوفسكی را 2 بار كامل خواندهام و «جنگ و صلح» و «آناكارنینا» لئو تولستوی نیز بهترین داستانهایی هستند كه در زندگیام خواندهام.
ماتیا كالدارا مدافع بلند قامت و 24 ساله یوونتوس كه اخیرا توسط روبرتو مانچینی نیز به تیم ملی ایتالیا دعوت شده است، در كنار همراهی با آتالانتا در رقابتهای سری A، سابقه بازی در سری B به عنوان بازیكن باشگاههای تراپانی و چزهنا را نیز در كارنامه فوتبالیاش دارد. او 66 بار برای آتالانتا به میدان رفته و 10 باز نیز برای این تیم گلزنی كرده است.